فاطمه شعبانی : مگر میشود مخاطبان تلویزیون دایی رضا مجموعه تلویزیونی «زیر تیغ»، مرد مهربانی که همیشه کت و شلوار به تن داشت و کلاهی بر سر را از یاد ببرند؟ دایی رضا مانند بزرگتری بود که همه ما نمونه آن را در زندگی شخصیمان داشتیم یا داریم و جنس آن را لمس کرده ایم، دایی رضایی که همیشه مشغول حل و فصل کردن مشکلات فامیل بود و بزرگ و کوچک از او حرف شنوی داشتند. او کسی نیست جز «هوشنگ توکلی» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و کارگردان که تا امروز ایفاگر نقشهای خاص در تلویزیون بوده است. امسال در جشنواره فیلم فجر شاهد بازی این بازیگر در فیلم «شین» به نویسندگی و کارگردانی «میثم کزازی» و تهیه کنندگی «شهاب حسینی» بودیم.
گفت و گوی ما را با این بازیگر پیشکسوت بخوانید:
در جشنواره فجر امسال شاهد بازی شما در فیلم شین بودیم از نقشتان و از فیلم شین بگویید؟
این فیلم ساختار مدرنی دارد که قصه گویی اش در این ساختار تعریف میشود. شخصیتهای اثر به مرور نگاهشان، موقعیت هایشان، سوابقشان و آثارشان در نهایت علت حضورشان در داستان مشخص میشود. من در واقع به عنوان پدری هستم که پسرم دراثر حادثهای کشته شده و تنها چیزی که ازش باقی مانده فرزندی است که با مادرش خارج از کشور زندگی میکند. حالا خانم به ایران برگشته و به دنبال حوادثی است که در گذشته برایش اتفاق افتاده و من که نقش پدربرزگ این بچه را بازی میکنم توقع دارم تنها یادگاری فرزندم را به من بدهند. یکسری کش مکش پیچیده بین اینها به وجود میآید که فیلم را پیش میبرد.
در کل کار چطور بود؟
آقای کزازی به ۹۰ درد خواستههایی که در در ذهنش داشت رسید. من هم خیلی راضی بودم از زمانی که متن را خواندم و با آقای کزاری صحبت کردم، دنیای ذهنی آقای کزازی را میشناسم وقبلا هم در ۱۰-۱۵ سال قبل با هم کار انجام داده بودیم، میدانستم ذهنیت آقای کزازی فراتر از چیزی است که در سناریو نوشته و تخیل میشود. ایمان داشتم با حساسیتهایی که در وجود آقای کزازی است موفق میشود که این داستان پیچیده را بسازد و به نتیجه برسد و خوشبختانه این اتفاق افتاد. از فیلم راضی بودم یکسری مسائل و مشکلات فنی، پخش و صدا داشت که طبیعی است برای اکران نهایی کار، خودشان میدانند که باید راههای دیگری را انتخاب کنند تا بتواند با مخاطبت رابطه بیشتری برقرار کند.
آقای شهاب حسینی علاوه بر بازیگر، تهیه کننده فیلم شین هم بودند، شهاب حسینی بازیگر با شهاب حسینی تهیه کننده چه تفاوتهایی دارد؟
سوال سختی است، کسانی که در ایران تصمیم به تهیه کنندگی فیلم میگیرند موانع بسیار زیادی سر راهشان قرار میگیرد. سیستم کاغذ بازی، دموکراسی و اداری وزارت ارشاد خیلی سخت است؛آقای شهاب حسینی از ۹-۸ سال پیش که ایشان را دیدم و فیلم ویدیویی ساخته بود و در آن دوره موفق بود، این انگیزه را داشت که وارد حیطه تهیه کنندگی شود. شهاب حسینی خیلی تلاش کرده و دارد به سختی از موانعی که جلوی راه تهیه کنندگی است، عبور میکند. چون پشتکار دارد و نسبت به به اعتقادات و عقاید خودش صادق است انتخابهایش را بر اساس ذهنیتهای منطقی خودش، میکند. فکر میکنم در آینده تهیه کننده موفق تری خواهد بود.
جشنواره فیلم فجر امسال، قبل از برگزاری دچار حاشیه شده بود نظرتان در باره جشنواره امسال چیست و چه تفاوتهایی با جشنواره سالهای قبل داشت؟
من در نشست خبری عوامل فیلم شین هم این موضوع را مطرح کردم که دخالتهای نیروهای دولتی و تمام آن جریانهایی که در حوزه قدرت نقش دارند زمانی که کنار همدیگر قرار میگیرند و وحدت عقیده دارند و اگر قرار است مراسمی اجرا شود، مراسم به خوبی برگزار میشود. گاهی اوقات اینها باهم تقابل دارند و زمانی که تقابل وجود دارد اینها وارد درگیری میشوند و بحران شان روی روند جشنواره و کارهایی که اجرا میشود تاثیر میگذارد. دخالتها در جشنواره، هم تئاتر و هم سینما، یک دخالتی بود که از بیرون به شرایط هنرمندان تحمیل شد و حوادث دردناکی که در ماههای اخیر اتفاق افتاد و موضع گیریهایی شد و بعضی در رسانهها اعلام کردند و کسانی نمیخواستند وارد این جشنواره بشوند، کسانی بودندکه میگفتند نباید اینها را در هم دخالت بدهیم. همه اینها ناخودآگاه کمی در کیفیت و کمیت جشنواره اثر گذاشت هرچند این مسائل این روزها کم رنگ شده است، اما سروصدایش هنوز وجود دارد.
اغلب مردم با دیدن تصویر شما یاد دایی رضا سریال زیرتیغ میافتند، دایی رضایی که همیشه دنبال صلح و صفا در خانواده بود. این روزها که جامعه ما این همه دچار تنش است چقدر به این دایی رضاها نیاز داریم؟
فکر میکنم بخشی اش برمی گردد به تغییراتی که در دنیا اتفاق افتاده است مثلا امروزه دنیا را آدمهای عاقل و سیاستمدارهای متفکر و فیلسوف نمیچرخانند، یک مشت شخصیتهای هستند، که هم در اتحادیه اروپا و امریکا و کشورهای دیگر میبینیم؛ به هرحال رهبران سیاسی دنیا موجودات خشن، جنگ طلب و در واقع ویران گر هستند؛ تاثیر این افراد در جامعه ما هم هست. همین درگیریهایی که در چند سال اخیر به وجود آمده و نگذاشتند ما به اهداف انقلاب فکر کنیم و برسیم بخش زیادی اش به دخالتهای خارجی که خیلی زورگویانه و بافشار جنگ و الان هم تحریم را به ما تحمیل کردند و خیلی به ما ضربه زدند، برمی گردد. متاسفانه ما در داخل هم نیروی منسجمی نداشتیم که بتوانند قدرتمندانه در برابر این قضایا نقش آفرینی کنند و قرار بگیرند. اولین آسیبی که ما خوردیم در حوزه خانواده بوده است که خانوادهها خود به خود از هم متلاشی شدند.با جنگ تحمیلی بسیاری از جوانان رشید این مرز و بوم شهید شدند و شهرهایمان ویران شد. بعدها مهاجرتها اتفاق افتاد، چه مهاجرتهای خارجی و داخلی و خانوادهها از هم جدا شدند و روز به روز این فشارها در پاره شدن پیوندهای اصیل و قدیمی که توقع داشتیم حفظ شود، تاثیر گذاشت؛ باید به عنوان یک واقعیت به این بپردازیم. عمق نقش دایی رضا این بود که میگفت هنوز این امکان است که تلاش کنیم این پیوندها حفظ شود و متاسفانه بعد از پخش سریال شرایط خوبی برای طرح اینگونه مسائل به وجود آمده بود، اما مدیریت فرهنگی صدا وسیما نابکار بود و نتوانست از این ارتباطی که مردم با این مجموعه به خصوص ریش سفیدهای خانواده پیدا کرده بودند، بهره ببرد و مسکوت گذاشت و به سرعت شروع به تخریب این نگاه کرد؟! خیلیها باید دست به دست همدیگر میدادند و از این فرصت برای یک ایجاد یک ارتباط بهتر در اجتماع، استفاده میکردند که این کار را انجام ندادند. این اتفاق در راس صدا و سیما رخ نداد و خود به خود این نقش به صورت یک خاطره از یک دوران باقی ماند که به دست آوردنش در آرزوها امکان دارد نه در واقعیت.
دایی رضا مابه ازای بیرونی داشت؟قطعا خیلی داشت. ما برای در آوردن نقش دایی رضا خیلی فکر کرده بودیم، تقریبا ۲ سال روی نقش فکر کرده بودیم و به دنبال این بودیم که این نقش روی روابط اجتماعی ما تاثیر بگذارد. یک کار موفق پشتش اندیشه و فکر است، اما چون پیگیری نشد دایی رضا رفت و در خاطرهها باقی ماند!
شما در برنامه تلویزیونی عصر جدید در اجرای محمد زارع متنی را دکلمه کردید، کمی در مورد این قضیه صحبت کنید؟ هم اجرای ایشان و هم صدای شما؟ این یک رابطه تلفنی بود، بچههای عصر جدید بچههای خوش فکری بودند؛ در تلویزیون کار جالبی را انجام میدادند. با من تماس گرفتند و جریان را گفتند که متن را اجرا کنم من هم متن را دکلمه کردم و به نظرم به اندازه کافی اثر گذار بود.
محمد زارعها چقدر نیاز به کمک و همراهی دارند؟ ما در قبال محمد زارعها چقدر مسئول هستیم؟تاوقتی ساختار سیستم اجرایی کشورما سروسامان نگیرد ما توقعاتمان در سطح توقع باقی میماند و به مرحله اجرا نمیرسد. یا نظام سیاسی ما در بحث اجرا، قوه مجریه ما خیلی آگاه و هوشیارانه آن اختیاراتی که مربوط به فعالیتهای کاری، صنفی وتلاشهای اجتماعی است را به مردم واگذار میکند یا کماکان آن را در انحصار خودش قرار میگیرد. متاسفانه در این ۴۰ سال یکی از دلایلی که انقلاب ما واقعا آسیب خورده این بوده که دولت به شکل حریصانه و بی رحمانهای در همه حوزهها دخالت کرده است. زارعها زمانی رشد میکنند که این آزادیهای عملی برای فعالیتها وجود داشته باشد وسیستم بانکی ما از این افراد حمایتهای مالی منطقی کند. باید اینها را در حوزه کار آفرینی تعریف کنیم، کار آفرینی که به ظاهر همه در موردش صحبت میکنند، اما در عمل بهش نمیپردازند. باید این اصلاحات ساختاری در نظام اجرایی ما صورت بگیرد در غیر این صورت اینها به تدریج فراموش میکنند که آرزوی داشته اند.